سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمانِ کسی برای خدا خالص نمی شود، تا آن که خداوند، نزدش از خودش، پدرش، مادرش ، فرزندانش، خانواده اش و هر آنچه از مردم دارد، محبوب تر باشد . [امام صادق علیه السلام]

محفل بچه های تربیت بدنی

Powerd by: Parsiblog ® team.
آخر ترم(چهارشنبه 87 خرداد 29 ساعت 1:46 عصر )

با عرض معذرت از هم وبلاگی های عزیز که زود تر از موقع آپ کردم ... آخه مطلب جالب بووود دلم نیومد صبر کنم ...  

 

طریقه درس خواندن های آخر ترم

دخترها: 

بعضی از اونا واقاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند

 بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست …

یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.

  و اما پسر ها:

یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه …

 یه کم که درس  خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند

و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون  تموم میشه

حال ندارند برند  بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون.

همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده . خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی

                                         _______________________________________

اهل دانشگاهم      روزگارم خوش نیست

ژتونی دارم    خرده عقلی    سر سوزن شوقی

اهل دانشگاهم پیشه ام گپ زدن است

گاه گاهی می نویسم تکلیف  *   می سپارم به شما

تا به یک نمره ناقابل بیست   * که در آن زندانیست *   دلتان زنده شود

چه خیالی چه خیالی میدانم   *  گپ زدن بیهوده است

خوب میدانم دانشم بیهوده است

استاد از من پرسید   *     چقدر نمره ز من می خواهی

من از او پرسیدم      *    دل خوش سیری چند

اهل دانشگاهم    *   قبله ام آموزش

جانمازم جزوه      *     مشق از پنجره ها میگیرم

همه ذرات وجودم متبلور شده است

درسهایم را وقتی می خوانم   *   که خروس می کشد خمیازه

مرغ و ماهی خواب است

خوب یادم هست    *   مدرسه باغ آزادی بود

درس بی کرنش می خواندیم   *   نمره بی خواهش می آوردیم

تا معلم پارازیت می انداخت   *    همه غش می کردیم

کلاس چقدر زیبا بودو معلم چقدر حوصله داشت

درس خواندن آنروز     *   مثل یک بازی بود

کم کمک دور شدم از آنجا      *   بار خود را بستم

عاقبت رفتم در دانشگاه     *     به محیط خشن آموزش

و به دانشکده علوم انسانی صدرا سرایت کردم *   رفتم از پله ها بالا

چیزها دیدم در دانشگاه

من گدایی دیدم در آخر ترم      *     در به در می گشت

یک نمره قبولی می خواست

من کسی را دیدم    *     از دیدن یک نمره ده

دم دانشگاه پشتک می زد

همه جا پیدا بود      *     همه جا را دیدم

بارش اشک از نمره تک     *      جنگ آموزش با دانشجو

حذف یک درس به فرماندهی کامپیوتر

فتح یک ترم به دست ترمیم     *   قتل یک لبخند در آخر ترم

همه را من دیدم   *    من در این دانشگاه در به در و ویرانم

من به یک نمره نا قابل ده خشنودم    *       من به لیسانس قناعت دارم

من نمی خندم اگر دوست من می افتد

من نمی خندم اگر نرخ ژتون را دو برابر بکنند

و نمی خندم اگر موی سرم می ریزد

من در این دانشگاه        *      در سراشیب کسالت هستم

خوب می دانم استاد        *   کی کوئیز می گیرد

برگه حذف کجاست     *        زمین و سالن ورزشی آن مال من است

تریا،نقلیه،دانشکده از آن من است

ما بدانیم اگر سلف نباشد      *     همگی می میریم

و اگر حذف نباشد    *     همگی مشروطیم

نپرسیم که در قیمه چرا گوشت نبود

کار ما نیست شناسایی مسئول غذا

کار ما نیست ............

شاد باشید ..... و امتحانات خوبی داشته باشید



  • کلمات کلیدی : طنز
  • » شادی.ش
    »» نظرات دیگران ( نظر)


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    خداحافظ
    یادم باشد
    جشن فارغ التحصیلی
    جشن فارغ التحصیلی
    اطلاعیه
    بهترین زمان برای ورزش کردن
    [عناوین آرشیوشده]
     RSS 
     Atom 

    بازدیدهای امروز: 59  بازدید
    بازدیدهای دیروز: 7  بازدید
    مجموع بازدیدها: 253294  بازدید
    [ صفحه اصلی ]
    [ وضعیت من در یاهو ]
    [ پست الکترونیک ]
    [ پارسی بلاگ ]
    [ درباره من ]

    محفل بچه های  تربیت بدنی
    مدیر وبلاگ : شادی.ش[177]
    نویسندگان وبلاگ :
    آزاده.ج[22]
    حسین.ک[27]
    سوگند.ر (@)[4]


    سلام به این وبلاگ خوش آمدید این وبلاگ متعلق به تمامی دانشجویان ( خصوصا تربیت بدنی )‏( خصوصا دانشگاه آزاد ) ( خصوصا شیراز ) می باشد .
    » پیوندهای روزانه «
    » لوگوی دوستان من «









    » دسته بندی یادداشت ها «
    » آرشیو یادداشت ها «
    » موسیقی وبلاگ «
    » اشتراک در خبرنامه «